بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
عکس تولد
دخترکم اون شب شرایط جوري نبود که ازت عکس بگیرم شرمنده ام ...
نویسنده :
مامان باباي رها
0:37
جشن تولد یک سالگی
سلام دختر کوچولوی من دیروز جشن تولدتو گرفتیم يه جشن خانوادگی بابا و مامان بزرگای مادری و پدری خاله ها و عمه ها و دایی ها وعموما به خانوما گفتم که یکی دوساعت قبل از شام بیان که یکم برقصیم همه تقریبا تا هفت اینجا بودن خودت تا صدای آهنگ شنیدی شروع کردی به رقصیدن قوربونت برم که مجلس خودتو گرم کردی بعد با چایی و شیرینی از مهمونا پذیرایی کردیم و تو هم همش نق میزدی که بیا بغل مامان بعد همگی آماده شدیم و رفتیم خونه اقا جون چون خونه خودمون کوچیک بود مهمونا اذیت میشن ما که رسیدیم پایین بابایی ام کیکتو آورد سفره شام و انداختیم(شام چلو کباب) تو نشستی پیشه عزیز جونو تقریبا ی سیخ کباب خوردی شکمو...
نویسنده :
مامان باباي رها
11:52
بدون عنوان
دخترم کارایی که توی یک سالگی انجام میدی بوس پرت میکنی، مامانو بوس میکنی(پرو بابایی رو بوس نمیکنی) بای باي میکنی علاقهشدیدی به آب داری همش آب میخوری به آب ميگي آپ کلاغ پر میکنی وقتی بهت ميگيم اتل متل میزنی رو پاهات سر پا وایمیسی ولی هنوز رها نمیری تا الانم دوازده تا دندون درآوردی خوشگلم مامان بابا دد آپ جيش من بده می مي هم حرفایی که میزنی
نویسنده :
مامان باباي رها
1:42